جهانی پر از زیبایی و شگفتی همواره پیش روی ماست

۶ مطلب در تیر ۱۳۹۹ ثبت شده است

۲۰
تیر

رفتن 

وقتی بحث رفتن یا ناپدید شدنه ذهن شرطی ما شروع به سناریو بافی های مختلفی از آنچه در رمان ها داستان ها و قصه های اساطیری خوانده یا در سینما ها و تلویزیون تماشا کرده، میکند 

اما انچه که حقیقت دارد و میتواند زیباتر باشد این است که رفتن ها خیلی با هم فرق دارند طعم و مزه ان ها با هم متفاوت است 

فرق است بین رفتن یک دوست با رفتن یک رفیق و استاد راه و اندیشه و زندگی 

فرق است بین رفتن ها 

ادمها تجربه های رفتن ها و تنها ماندن هاشان را تبدیل به داستان های سربازی میکنند و همیشه از آن ها صحبت میکنند و این است اشتباه بزرگ چون زمان بودن با هم را و اموخته هاشان را با این داستان ها پاک و فراموش میکنند 

 

فرق هست بین رفتن یک دوست با یک رفیق 

فرق هست بین رفتن یک رفیق با یک استاد راه و اندیشه 

فرق هست خیلی فرق 

 

رفتن یک استاد اندیشه باز هم ادمی را درس و راه حرکت های نو می اموزد  و حرکت های قویتر و رو به جلوتری پیش رویش میگذارد تا لیاقت و شایستگی حضور ان استاد راه و اندیشه را ثابت کند به خود

 

بله فقط ب خود چون این هست ک ارزش دارد ...

 

 

#دلنوشت

 

۱۲
تیر

هر دوست نمایانگر دنیایی در درون ماست.

دنیایی که احتمالاً تا نیامدن او، بوجود نیامده و فقط با این ملاقات است که این دنیای جدید متولد می شود.


#آناییز_نین
 

۱۲
تیر

 

دل عاشق به پیغامی بسازد
خمار آلوده با جامی بسازد
مرا کیفیت چشم تو کافیست
ریاضت کش ببادامی بسازد


#بابا_طاهر

 

۱۱
تیر
۱۱
تیر

به عنوان یک خوش آمد گویی این غزل از مولانا به نظرم عالی می تونه باشه :-)

 

آمده‌ام که تا به خود گوش کشان کشانمت
بی دل و بیخودت کنم در دل و جان نشانمت

آمده‌ام بهار خوش پیش تو ای درخت گل
تا که کنار گیرمت خوش خوش و می‌فشانمت

آمده‌ام که تا تو را جلوه دهم در این سرا
همچو دعای عاشقان فوق فلک رسانمت

آمده‌ام که بوسه‌ای از صنمی ربوده‌ای
بازبده به خوشدلی خواجه که واستانمت

گل چه بود که گل تویی ناطق امر قل تویی
گر دگری نداندت چون تو منی بدانمت

جان و روان من تویی فاتحه خوان من تویی
فاتحه شو تو یک سری تا که به دل بخوانمت

صید منی شکار من گر چه ز دام جسته‌ای
جانب دام بازرو ور نروی برانمت

شیر بگفت مر مرا نادره آهوی برو
در پی من چه می‌دوی تیز که بردرانمت

زخم پذیر و پیش رو چون سپر شجاعتی
گوش به غیر زه مده تا چو کمان خمانمت

از حد خاک تا بشر چند هزار منزلست
شهر به شهر بردمت بر سر ره نمانمت

هیچ مگو و کف مکن سر مگشای دیگ را
نیک بجوش و صبر کن زانک همی‌پرانمت

نی که تو شیرزاده‌ای در تن آهوی نهان
من ز حجاب آهوی یک رهه بگذرانمت

گوی منی و می‌دوی در چوگان حکم من
در پی تو همی‌دوم گر چه که می‌دوانمت

#مولانا

#غزل

#عشق

۱۱
تیر

سلام عزیز خوش اومدی به خونه 

این وبلاگ رو صرفا باز کردم گاهی از مطالب که از کتاب ها میخونم و یا شعرهایی که برام دلنشین میاد یا گاهیم ی دلنوشته ک خیلی کمه رو بزارم 

هر چند الان تلگرام و اینستاگرام و ... دیگه از قدرت دنبال کردن وبلاگ ها کم کرده ولی خب ب خاطر پیشنهاد یکی از دوستان  اینجا رو باز میکنیم 

توکل به خدا 

حتمن اون بالا نوشته شده که امروز این وبلاگ کوچولو باز بشه و اگر در مدارش هست  پر از شعر و عشق و زندگی باشه ...

 

#صحبت_آغازین 

#نویسنده 

#خوش_آمد_گویی